به گزارش «راهبرد معاصر»؛ اسرائیلی ها می گویند، چالش اصلی آنها در جنگ غزه جنبش حماس است. هرچند این گزاره استدلالی غیرمنطقی و غیردقیق ارزیابی می شود و تا وقتی کارزار اشغالگری و جنایت اسرائیلی ها علیه مردم فلسطین ادامه یابد و حق تعیین سرنوشت آنها به رسمیت شناخته نشود، اسرائیلی ها باید بدانند مردم فلسطین به گروه های مقاومت فلسطینی اقبال و گرایش خواهند داشت و برای آنها چالش و بحران ایجاد می کنند.
اشغال کرانه باختری و دیگر سرزمین های فلسطینی به وسیله اسرائیل بیش از نیم قرن ادامه یافته است. گذر زمان و فراموش شدن برخی خاطرات و رویدادهای تاریخی در قالب اشغال سرزمین فلسطین به وسیله اسرائیل سبب شده است درک درستی از ریشه ها و ماهیت منازعات جاری میان اسرائیل و فلسطینیان که اکنون محوریت اصلی آن در نوار غزه قابل مشاهده است، شکل نگیرد.
اگر در سیری تاریخی به روند درگیری های فلسطینیان با اسرائیل توجه کنیم، این نکته آشکار می شود مشکل اصلی حماس نیست؛ موضوعی که اسرائیلی ها مدام سعی در برجسته سازی آن دارند
بسیاری از تحلیل و تفسیرها در مدت اخیر سعی داشته اند تاریخ مبدأ اوج گیری منازعات جاری میان فلسطینیان و اسرائیل را به هفتم اکتبر 2023 و همزمان با اجرای عملیات «طوفان الاقصی» به وسیله حماس ربط بدهند؛ رویدادی که نسبت به بسیاری از ریشه های درگیری های جاری بیاعتناست. البته چندان برای درک ریشه های تاریخی درگیری های جاری نیاز نیست به عقب برگردیم و کافی است دوره زمانی میان سپتامبر 2014 تا سپتامبر 2023 در نظر گرفته شود (سال 2014 نیز شاهد حمله اسرائیل به نوار غزه بودیم).
در این دوره طبق آمارهای سازمان ملل متحد، یک هزار و 632 فلسطینی به وسیله نیروهای امنیتی و البته شهرک نشینان اسرائیلی کشته شدند. این عدد در نوع خود بیشتر از یک هزار و 200 اسرائیلی ای است که طبق آمارهای اسرائیلی ها در عملیات هفتم اکتبر حماس در عمق اراضی اشغالی کشته شدند. در همین بازه زمانی میان سال های 2014 تا 2023، 155 اسرائیلی نیز به وسیله فلسطینیان کشته شده اند.
اگر در سیری تاریخی به روند درگیری های فلسطینیان با اسرائیل توجه کنیم، این نکته آشکار می شود مشکل اصلی حماس نیست؛ موضوعی که اسرائیلی ها مدام سعی در برجسته سازی آن دارند. تاریخ در این زمینه می تواند نکات آموزنده زیادی به ما یاد بدهد؛ ازجمله اینکه چگونه اسرائیلی های ابتدایی ساکن در اراضی اشغالی فهمیدند بقا، امنیت و پیشبرد پروژه مد نظرشان برای استقرار سازوکار سیاسی در اراضی اشغالی نیازمند اعمال زور علیه مردم فلسطین است.
دیوید بن گورین، کسی که بعدها نخست وزیر اسرائیل شد، سال 1919 در موضع گیری ای گفت «شکافی وجود دارد که هیچ چیز نمی تواند آن را پر کند. نمی دانم آیا اعراب موافقت خواهند کرد که سرزمین فلسطینی به یهودیان تعلق گیرد. می خواهیم فلسطین مال ما باشد و اعراب نیز به عنوان یک ملت، می خواهند فلسطین مال آن ها باشد».
پس از موضع گیری های اینچنینی، در دهه 1940 میلادی (سال های منتهی به تشکیل اسرائیل در سال 1948)، شاهد رویدادهای خونینی بودیم که ازجمله آن ها می توان به قتل عام ها و آواره کردن میلیون ها فلسطینی از خانه و کاشانه خود به وسیله اسرائیل پرداخت؛ رویدادهایی که از سوی اعراب و مسلمان با عنوان نکبت یاد می شوند. خاطراتی اینچنینی در ضمیر خودآگاه و حتی ناخودآگاه مردم فلسطین کاملاً زنده هستند.
اکنون اسرائیل تا حد زیادی گروه های مقاومت فلسطینی را تروریست میخواند؛ با وجود این، باید بدانیم از همان زمان تشکیل اسرائیل، بسیاری از گروه های تروریستی اسرائیلی با نخست وزیران این رژیم مرتبط بودند که ازجمله این افراد می توان مناخیم بگین و اسحاق شامیر را نام برد.
برای آن دسته از آمریکایی هایی که به نسل جدید تعلق دارند، عمده روایت های مرتبط با تروریسم در منازعه میان فلسطینیان و اسرائیل، معطوف به فلسطین است و آنها فلسطینیان را به عنوان تروریست شناسایی میکنند. این روایت به هیچ عنوان درست نیست.
در دهه های 1960 و 1970 میلادی گروه های مقاومت فلسطینی به اشکال مختلف بر شدت عملیات های خود علیه اهداف اسرائیلی افزودند. اینکه در این دوره شاهد اوج گیری عملیات ها بودیم، به هیچ عنوان تصادفی نیست. در سال 1967 شاهد جنگ 6 روزه اعراب و اسرائیل بودیم؛ جنگی که به وسیله اسرائیل آغاز و موجب شد بخشی از سرزمین های عربی در فلسطین، مصر، و سوریه را به اشغال خود درآورد و در نوع خود بسترهای لازم را برای اشغال گسترده تر و چندین دهه ای سرزمین های فلسطین فراهم کرد.
گروه های مختلف فلسطینی در دهه های اخیر که علیه اسرائیل دست به عملیات زدند و میزنند، دیدگاه ها و ایدئولوژی های مختلفی داشته اند؛ ولی یک نکته میان آنها مشترک است؛ اینکه از انقیاد خود و کشورشان به وسیله اسرائیل ناراضی و عصبانی هستند. توجه داشته باشیم، جنبش حماس تا سال 1987 تأسیس نشده بود و پیش از تأسیس این جنبش گروه های مختلف فلسطینی به نحوی فعال علیه اسرائیل دست به عملیات می زدند. از این رو، اینکه اکنون اسرائیل می گوید مشکل و چالش اصلی آن حماس است، تا حد زیادی غلط است و با هدف انحراف افکار عمومی مطرح می شود.
توصیه مهم و راهبردی به اسرائیل این است؛ به جای سرزنش مؤلفه های بیرونی در رابطه با افزایش تنش ها و درگیری هایش با فلسطینیان بیش از هر چیز به خود و رفتارهایش بنگرد. با وجود این، اسرائیل با سال ها رابطه پرتنش و توأم با درگیری با فلسطینیان که اکنون با روابط سرد و منفی آن با محاکم قضایی بین المللی و دیگر کشورها و ملت های جهان نیز همراه شده است، به هیچ عنوان قصد ندارد به این موضوع توجه کند.
گروه های مختلف فلسطینی در دهه های اخیر که علیه اسرائیل دست به عملیات زدند و میزنند، دیدگاه ها و ایدئولوژی های مختلفی داشته اند؛ ولی یک نکته میان آنها مشترک است؛ اینکه از انقیاد خود و کشورشان به وسیله اسرائیل ناراضی و عصبانی هستند
ناتوانی اسرائیل در حل این چالش برای خود یکی از محرک های عمده کشتارهای گسترده تل آویو در نوار غزه در ماه های اخیر بوده است. سران اسرائیل در ابتدای جنگ غزه عنوان کردند، یکی از اهداف اصلی شان نابودی جنبش حماس است. در حقیقت، آن ها بدون تحقق این موضوع حاضر به تن دادن به آتشبس در جنگ مذکور نیستند. این در حالی است که هدفگذاری یادشده از چند منظر مشکل دارد و توأم با چالش و موانع عدیده ای است.
باید توجه کرد، حماس ایده، تفکر، ایدئولوژی، نوعی عصیان علیه اشغالگری و نابودی قطعی آن غیرممکن و میان مردم فلسطین به واسطه ایستادگی خود در برابر اسرائیل محبوبیت زیادی کسب کرده است. در مقابل، شاهد بوده ایم اقبال به تشکیلات خودگردان فلسطین به واسطه سازش با اسرائیل به شدت سقوط کرده است. جنایت های اسرائیل در جنگ غزه سبب شد محبوبیت حماس بیشتر شود؛ موضوعی که بدون تردید فرآیند عضوگیری حماس را تسریع می کند.
حماس در چارچوب رقابت های سیاسی داخلی فلسطین به نحوی مسالمت آمیز رفتار کرد. با وجود این، اشغالگری اسرائیل سبب شده است این جنبش رویکردهای نظامی و امنیتی در پیش گیرد و به تقابل با اسرائیل بپردازد. باید توجه کرد، بخش زیادی از رویکردهای تقابلی فعلی حماس علیه اسرائیل تا حد زیادی معلول اشغالگری اسرائیلی ها در اراضی فلسطینی است؛ موضوعی که گروه های فلسطینی قبل از تشکیل حماس را به تقابل با اسرائیل تحریک و وادار کرده و البته که در آینده نیز شاهد ظهور گروه های تازه در مواجهه با اسرائیل خواهیم بود.
تردیدی نیست جنایت های اسرائیل علیه مردم غزه در ماه های اخیر تا حد زیادی ناخودآگاه ذهن مردم فلسطین را درگیر کرده است و خواهد کرد و انگیزه های بیشتری برای جنگ علیه اسرائیل به آنها میدهد.
اسرائیل باید بداند تا حق تعیین سرنوشت مردم فلسطین به رسمیت شناخته نشود و به اشغالگری اسرائیلی ها خاتمه داده نشود، چرخه تنش و درگیری ادامه خواهد یافت و مردم فلسطین برای احقاق حقوق خود میجنگند.